عكساي 22ماهگي دلبرم
بيستم شهريور 94 بالاخره تونستيم بريم آتليه تا با لباس عروسي كه برات خريده بودم چند تا عكس خوشگل بندازي آخه خيلي وقته نتونستم ازت يه عكس خوب بگيرم يه جا نمي ايستي كه ازت عكس بگيرم. تو آتليه هم يه جا نايستادي همش ورجه وورجه كردي .فدات شم كه اول ترسيدي ولي يواش يواش اونجا رو كن فيكون كردي .بالاخره با هزار فيلمي كه برات بازي كرديم تونستيم چندتا عكس خوشگل ازت بندازيم . بماند كه اصلا نذاشتي برات گل سر يا تاج بذارم كلا بااين چيزا مخالفي.فقط چند جا من يواشكي برات گذاشتم كه اگه نميذاشتم بهتر بود فداي اين ژست قشنگت عصباني نباش دخترم. هميشه شادوباش وبخند اينجا دخملم خسته شده بغل ميخواد اي...
نویسنده :
مامان بهناز
9:00